ای اشک دوباره در دلم درد شدی/تا دیده ی من رسیدی و سرد شدی
از کودکی هم هر زمانی خواستمت/گفتند دگر گریه نکن مرد شدی
روزی از دل پرسیدند کی شادی؟
گفت هر وقت عزیزی یادم کند
پس خدایا آنکه صادقانه مرا یاد میکند
عاشقانه نگاهش کن
راز سکوت را نم نم اشک میداند
و غم تنهایی را خلوت شب....
برای دیدن بقیه ی جملات کلیک کنید